تجلی حضرت زینب سلام الله علیها از عصر عاشورا
عمر سعد با لشکریان خود ترتیب کار را اینچنین داده بودند که روز دوازدهم اسرا را به اصطلاح با طبل و شیپور و با دبدبه به علامت فتح وارد کوفه کنند و به خیال خودشان آخرین ضربت را به خاندان پیغمبر بزنند. اینها را حرکت دادند و بردند در حالی که حضرت زینب سلام الله علیها شاید از روز تاسوعا اصلا خواب به چشمش نرفته است. سرهای مقدس را قبلا بریده بودند. تقریبا دو ساعت بعد از طلوع افتاب در حالی که اسرا را وارد کوفه می کردند دستور دادند سرهای مقدس را به استقبال آن ها ببرند که با یکدیگر بیایند. وضع عجیبی است غیر قابل توصیف! دم دروازه کوفه (دختر علی، دختر فاطمه اینجا تجلی می کند) این زن باشخصیت که در عین حال زن باقی ماند و گرانبها، خطابه ای می خواند.
راویان چنین نقل کرده اند که در یک موقع خاصی حضرت زینب سلام الله علیها موقعیت را تشخیص داد: «و قد اومأت» دختر حضرت علی علیه السّلام یک اشاره کرد. عبارت تاریخ این است: «و لم ار والله خفرة قطّ انطق منها». این «خفره» خیلی ارزش دارد. «خفره» یعنی زن با حیا. این زن نیامد مثل یک زن بی حیا حرف بزند. حضرت زینب سلام الله علیها آن خطابه را در نهایت عظمت القاء کرد. در عین حال دشمن می گوید: «و لم ار و الله خفرة قطّ انطق منها» یعنی آن حیای زنانگی از او پیدا بود. شجاعت حضرت علی علیه السّلام با حیای زنانگی در هم آمیخته بود. در کوفه که بیست سال پیش حضرت علی علیه السّلام خلیفه بود و در حدود پنج سال خلافت خود خطابه های زیادی خوانده بود، هنوز درمیان مردم خطبه خواندن حضرت علی علیه السّلام ضرب المثل بود. راوی گفت: گویی سخن حضرت علی علیه السّلام از دهان حضرت زینب سلام الله علیها می ریزد، گویی که حضرت علی علیه السّلام زنده شده و سخن او از دهان حضرت زینب سلام الله علیها می ریزد. می گوید وقتی حرف های حضرت زینب سلام الله علیها _که مفصل هم نیست، ده دوازده سطر بیشتر نیست_تمام شد، مردم را دیدم که همه، انگشتشان را به دهان گرفته و می گزیدند.
این است نقش زن به شکلی که اسلام می خواهد؛ شخصیت در عین حیا، عفاف، عفت، پاکی و حریم. تاریخ کریلا به این دلیل مذکّر-مؤنّث است که در ساختن آن، هم جنس مذکّر عامل مؤثری است ولی در مدار خودش، و هم جنس مؤنّث در مدار خودش. این تاریخ به دست این دو جنس ساخته شد.
حماسه حسینی، جلد اول