حسینی که نشناختیم
باز هم به لطف خدای متعال، مدرسه علمیه امام خامنه ای مدظله العالی، میزبان استاد گرانقدر و عالی مرتبه، حجت الاسلام سید امیر محمدی پور بود. استاد طبق معمول نفوذ کلام داشت و هنگام سخنرانی ایشان، سکوت فضای سالن را پر کرده بود، فطرت ها متوجه سخنانی بودند که با عمق اعتقاد بیان می شدند. برخی هم مشغول یادداشت برداری بودند اما اصل کار، عمل به آن ها است. نمی دانم در آن جمع چند نفر از طلاب با خود عهد بستند که روی منبر باید از صحبت های استاد الهام بگیرند و افق دید خود را محدود به بیان احکام فردی نکنند!!! خدا خود می داند ما که نمی دانیم!!! به هر حال حجت بر ما تمام شد!!
بعد از برپایی نماز جماعت در مدرسه، به امامت استاد، می دانستم که اگر ایشان روی منبر بنشینند، از عاشورای سیاهی که بیشتر مداحان ساخته اند چیزی نمی گویند، نمی گویند ای وای حسین کشته شد دستش را بریدند سرش را بریدند حسین را در قتلگاه انداختند و زینب آشفته حال شد و ضجه زد و …
می دانستم استاد پشت میکروفون فریاد نمی زند ای حاجت دارا ای مریض دارا هر کسی با هر نیتی که اومده اینجا ان شاءالله حاجتشو بگیره و بره.. او برای تهییج عواطف ما از قوه تخیلی که قدرت پرداخت میلیاردها داستانک را دارد مدد نگرفت. او حتی از قربان صدقه هایی که بعضی مداحان نقل می کنند انزجار داشت: ای قربان قد و بالات برم، تو لباس دومادی آرزو داشتم ببینمت و .. اینها چیست که به خورد مردم می دهند!!! مگر هدف از زنده نگه داشتن عزاداری برای امام حسین (ع) این چیزها بوده است؟
در حالی که همان ها امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) آن اسوه های مقاومت را، با بدن هایی زخمی و روحیه ای پریشان معرفی کرده اند و در حد طلب حاجت از شأن آنان کاسته اند. مگر حسین خروج نکرد جز برای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح دین؟ بله بازگرداندن دین به اسلام ناب محمدی در رأس عمل حسین قرار داشت پس کجا رفته بیان حماسه و اندیشه حسینی در مجالس روضه های ما؟ آیا زنان و مردان ما پس از این همه مجلس روضه رفتن هنوز هم تاب مقاومت در مقابل تحریم ها و یاوه گویی های استکبار را دارند یا که نه از ترس جنگ نظامی حاضرند دین خود را به دنیای خود بفروشند و با سرنوشت میلیاردها انسان مستضعف در سراسر کره زمین بازی کنند؟ آیا تا به حال دریافته اند که علی اصغر کودک، شهید راه سازش نکردن با دشمن بوده؟ یا که نه عادت دارند گهواره اش را وسط مجالس روضه بگذارند و به آن دخیل ببندند؟ آیا حاضرند یک نان را با 75 میلیون نفر تقسیم کنند و زیر بار ذلت نروند؟
امام حسین(ع) یک اصلاح طلب به معنای واقعی بود؛ اما امروزه ببینید واژه اصلاحات را چگونه تحریف کرده اند!!! اصلاحات امروزی یعنی دوستی با استکبار و تطبیق دین با خواسته های نفسانی، اما اصلاحگری در سیره امام حسین (ع) نپذیرفتن ظلم و جنگ جنگ تا پیروزی بر استکبار است.
برخی با نادانی امام حسین(ع) را اینگونه تفسیر می کنند: یک فرد سازشگر و جویای صلح!!! برخی هم که اصلا نمی دانند حرکت امام حسین(ع) سیاسی بوده و او را فقط عابدی تسبیح به دست می پندارند و خود دائما به این و آن می گویند ما از سیاست خوشمان نمی آید!!!
دو تفسیر غلط و خطرناک که شاید در میان خواص هم موجود باشد و مسبب های آن چه می تواند باشد جز هوای نفس، جهل، شیطان، دنیا و طاغوت؟
برگرفته از سخنان حجت الاسلام سید امیر پور محمدی به همراه اندکی دخل و تصرف